علّت سکوت اهل بصیرت در مقابل باطل
همه افراد جامعه که اینطور نیستند که لااُبالی باشند؛ در همان زمان
امام حسین(علیهالسلام) هم در بین مردم افرادی بودند که حق را
میشناختند، ولی جرأت نمیکردند از حق دفاع کنند. بله عدّهای بودند
که اینها بر اثر همین لااُبالیگریها و امثال اینها مغرور و فریب
خورده بودند و قوه تمییز حق از باطل را نداشتند؛ امّا یک عده اینطور
نبودند. اینها حق را میشناختند، ولی جرأت نمیکردند در مقابل باطل
بایستند. هنر و عظمتی که حسین(علیهالسلام) داشت این بود که هم حق
را تشخیص داد و هم پای حق ایستادگی کرد.
حالا من این را روایت از پیغمبر اکرم را میخوانم که فرمودند:
«ألَا لَا یَمنَعَنَّ رَجُلاً مَهَابَةُ النَّاسِ أن یَتَکَلَّمَ بِالحَقِّ إذَا عَلِمَه ألَا إنَّ أفضَلَ الجِهَادِ
کَلِمَةُ حَقٍّ عِندَ سُلطَانٍ جَائِرٍ».[?] هان آگاه باشید، ترس از مردم مانع نشود
شخص را از اینکه حق را بگوید آنگاه که آن راتشخیص میدهد. حق را
میداند، امّا میترسد بگوید. از چه کسی میترسد؟ از مردم؛ «مَهَابَةُ النَّاس».
«مَهابت» یعنی ترس و بیم و وحشت. یعنی به جهت بیم از مردم حق را
نمیگوید. بلافاصله حضرت میفرماید آگاه باشید که بافضیلتترین جهاد گفتار
حق است نزد حاکم ستمگر.