اقلیت حق و اکثریت باطل
همواره هر اکثریتى با خطراتى که ممکن است سبب نابودى، اضمحلال یا انحراف آن شود. اگر اکثریت
بخواهد مقام کیفى و کمى خود را نگه دارد باید به آن خطرات آشنا باشد تا خود را از گزند آنها مصون دارد.
در آیات بسیارى به این آسیبها اشاره شده و تعریف روشن و شفافى از آنها به دست داده شده است ؛
از جمله:
1. خطر اعتماد بر گمانهاى بى اساس
و إن تطع أکثر من فى الأرض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون؛(مائده (5) آیه 100)
اگر از بیشتر کسانى که در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه مىکنند، (زیرا)
آنها تنها از گمان پیروى مىنمایند و تخمین و حدس (واهى) مىزنند.
از آیه استفاده مىشود که بیشتر اهل زمین به دلیل اعتماد بر گمانهاى بى اساس در معرض تهدید
ضلالت هستند، از این رو صرف اکثر بودن طرفداران ظن نمىتوان دلیل بر درستى و هدایت آنان باشد.
آیه 36 یونس نیز بر این مضمون دلالت دارد.
2. خطر آلودگى به شرک
«و ما یؤمن أکثرهم بالله الا و هم مشرکون، (یوسف (12) آیه 106) و بیشتر آنها که مدعى ایمان به خدا
هستند، مشرکند».
از این آیه به دست مىآید که بیشتر اهل زمین به سبب شرک و دورى از توحید در معرض گمراهىاند؛
همان طور که امروزه اکثر مردم دنیا در اثر عوامل مختلفى چون جهل و نارسایى مفاهیم دینى عرضه
شده از ناحیه مبلغان دینى با خطر انواع شرک مواجهاند و کمتر مردم موحد خالص یافت مىشود.
3. خطر بى توجهى به خدا
ثم لأتینهم من بین أیدیهم و من خلفهم و عن إیمانهم و عن شمائلهم و لا تجد أکثرهم شاکرین؛(اعراف (7) آیه 17)
سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مىروم و بیشتر آنها را
شکر گزار نخواهى یافت.
ناسپاسى در برابر بخشش و تفضل خداوند، یکى دیگر از آسیبهاى دامنگیر بشر است که مانع دست یابى
او به مقام شکر گزارى و سپاس مىشود. بر اساس این آیه، ناسپاسى ناشى از قرین شدن با افکار شیطانى
و تبعیت از فرمانهاى اوست. دل سپردن به آرزوهاى طولانى و واهى، بلایى شیطانى است که بیشتر
مردمان گرفتار آن هستند و کمتر آدمى را مىتوان یافت که بتواند از آنها نجات یابد.
4. خطر ایمان نیاوردن به امور غیبى
ذلک من أنباء الغیب نوحیه الیک و ماکنت لدیهم اذا اجمعوا أمرهم و هم یمکرون، و ما أکثر الناس و لو حرصت
بمومنین؛(یوسف (12) آیه 102 و 103) این از خبرهاى غیب است که به تو وحى مىفرستیم. تو (هرگز)
نزد آنها نبودى هنگامى که تصمیم مىگرفتند و نقشه مىگشیدند، و بیشتر مردم، هر چند اصرار داشته
باشى، ایمان نمىآورند.
بر اساس این آیه عدم ایمان و باور به امور غیبى و امدادهاى الهى از موضوعاتى است که بیشتر مردم بدان
مبتلا هستند. اساساً ایمان پیدا کردن به تحقق عملى امور غیر طبیعى در زمان حال یا گذشته و یا آینده
سخت است. به همین جهت، بیشتر مردم در نیمه راه بازمانده و از همراهى رسولان الهى عاجز مىگردند.
5. خطر انکار علم غیب
«و انّه لذوعلم لما علمناه و لکن أکثر الناس لا یعلمون؛(یوسف (12) آیه 68) و او به خاطر تعلیمى که ما به او
دادیم، علم فراوانى داشت، ولى بیشتر مردم نمىدانند».
آیه فوق دلالت دارد بر این که بیشتر اهل زمین از پذیرش علم غیب که صاحبان این نوع علم مىآورند ابا مىکنند،
زیرا آنها معتقدند چگونه ممکن است انسانى داعیه همچو علمى را داشته باشد و خود را ما فوق آنها قلمداد بکند،
حال آن که بسان آنها راه مىرود، غذا مىخورد، خسته مىشود، استراحت مىکند و هزاران کار این چنینى در
هر شبانه روز انجام مىدهد.