سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حق وباطل تیغی دولبه

نظر
عوامل و زمینه های حق ستیزی
باتوجه به مطالب پیش گفته دانسته شده که کتمان و سانسور
حق نوعی حق ستیزی است و به قول معروف دفاع بدکردن،
بدتر از دشنام و ستیزه کردن است. کسی که به عللی چون
حیا و شرم، حق را کتمان و سانسور می کند و از بیان آموزه
 های قرآنی در مراکز تبلیغی دین و منابر مخصوص و صفحات
ویژه آن باز می دارد، درحقیقت گرفتار حق ستیزی است هرچند
 که به بهانه حفظ حیا و شرم و ادب اجتماعی، این ستیزه و
کتمان و سانسور حق انجام پذیرد.

از دیگر علل وعواملی که ستیزه با حق را سبب می شود و آدمی را از مسیر

 طبیعی انسانیت یعنی حق جویی و حق طلبی دور می سازد، می توان به

استکبار شخص اشاره کرد.انسان های متکبر به سبب باور بیش از اندازه

 خود به خود و ظرفیت های خویش در برابر خداوند هستی در عمل اجتماعی

 گرفتار استکبار می شوند و با هرگونه مصادیق حق به ستیزه می پردازند. خداوند

 در آیات 75 و 76 سوره یونس در بیان ستیزه جویی فرعون نسبت به حق، به

 این عنصر به عنوان عاملی اشاره می کند.

 

تعصب های جاهلانه به مسایل و اصول باطل و آیین های ناروا و نادرست
 از دیگرعلل و عواملی است که موجب کتمان حق، خودسانسوری و سانسور
 حق و ستیزه جویی با حق می شود. آن چه درباره مؤمنان گفته شده است می تواند
مصداقی از این معنا و مفهوم باشد؛ زیرا علت کتمان حق و خودسانسوری مطبوعاتی
و رسانه ای درباره آموزه های وحیانی به ویژه در برخی حوزه ها چون حوزه های
 مسایل جن/سی و حق و حقوق مردم و ظلم های دولتمردان و یا نهادهای دولتی و
انتقاد و امربه معروف و نهی از منکر از سران کشوری و لشکری، می تواند آیین
 های بزرگداشت ناروا از سران و دفاع از اشراف و سران قوم، یا حفاظت بر اصول
حیاو شرم و مانند آن باشد که در آیه 43 سوره سبا به عنوان عامل و زمینه سازکتمان
 و ستیزه با حق مطرح شده است.
 از دیگر علل و عواملی که قرآن برای کتمان حق و ستیزه نسبت به آن بیان می کند،
 جرم و جنایت است. کسانی که خود گرفتار جرم و جنایت و خیانتی هستند برای
 این که در آب گل آلود حق وباطل ماهی بگیرند، حاضر نمی شوند تا حق چنان که
 هست با شفافیت مطرح شود وحقیقت چهره خویش را بنمایاند. از این رو قرآن
 مجرمان را به عنوان حق ستیزان معرفی می کند. آیات بسیاری به این مهم توجه
 می دهد که می توان به آیاتی چون 8 سوره انفال و 75 و 76 و 82 سوره یونس
 و آیات 74 تا 78 سوره زخرف اشاره کرد.

در این آیات به خوبی نشان داده شده است که یکی ازعلل حق ستیزی را می توان

 در جرم افراد پی گیری و ردگیری کرد. اصولا انسانهای مجرم می کوشند تا حق،

 خودنمایی نکند تا بتوانند در کمال آرامش در پس ابری ضخیم و آمیخته از حق و

باطل، کارهای خویش را پیش برند. این گونه است که همواره از تحقیق و تفحص

 نهادهای نظارتی فرار می کنند و امر به معروف ونهی از منکر را ناخوش دارند و

 به ستیزه با هرگونه تفکر شفاف سازی میپردازند.

عامل دیگری که قرآن برای حق ستیزی و کتمان حق بیان می کند حسادت برخی از

افراد است. حسادت موجب می شود تا شخص به انکار حق بپردازد ویا حتی به

 مبارزه با آن برخیزد. بسیار دیده شده است که دوستان و بستگان وآشنایان تنها به

 سبب حسادت، از حق گویی پرهیز می کنند و حتی مطالب و مسایل را به گونه ای

 دیگر جلوه می دهند. از این رو خداوند در آیه 109 بقره حسادت افراد نسبت به

دیگران را یکی از علل و عوامل حق ستیزی و کتمان حق و سانسورو خودسانسوری

 معرفی و مطرح می کند.

آیه 43 سوره سبا عامل مهم دیگررا که موجب می شود افرادی به جنگ و ستیزه با

حق اقدام کنند، کفر می شمارد؛زیرا کفر به معنای پوشاندن حق است و افرادی که

کافر هستند، همواره دراندیشه آن هستند که حق آشکار نشود تا بتوانند کارهای خویش

 را پیش برند.

دست یابی به متاع دنیوی (بقره آیات 174 تا 176) نفاق (توبه آیه 48)

 شرک(انبیاء آیه 112) تعصب های اهل کتاب (بقره آیه 176) و حسادت

 های آنان(بقره آیه 109) و تغییر در برخی از مواضع اهل حق

 (بقره آیه 144) از دیگرعلل مصداقی و عوامل عینی است که قرآن

برای کتمان حق و حق ستیزی افراد بیان می کند.