سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حق وباطل تیغی دولبه

نظر

علّت سکوت اهل بصیرت در مقابل باطل

 

همه افراد جامعه که این‌طور نیستند که لااُبالی باشند؛ در همان زمان

 امام حسین(علیه‌السلام) هم در بین مردم افرادی بودند که حق را

می‌شناختند، ولی جرأت نمی‌کردند از حق دفاع کنند. بله عدّه‌ای بودند

که اینها بر اثر همین لااُبالی‌گری‌ها و امثال اینها مغرور و فریب‌

خورده بودند و قوه تمییز حق از باطل را نداشتند؛ امّا یک عده این‌طور

 نبودند. اینها حق را می‌شناختند، ولی جرأت نمی‌کردند در مقابل باطل

بایستند. هنر و عظمتی که حسین(علیه‌السلام) داشت این بود که هم حق

را تشخیص داد و هم پای حق ایستادگی کرد.

حالا من این را روایت از پیغمبر اکرم را می‌خوانم که فرمودند:

«ألَا لَا یَمنَعَنَّ رَجُلاً مَهَابَةُ النَّاسِ أن یَتَکَلَّمَ بِالحَقِّ إذَا عَلِمَه ألَا إنَّ أفضَلَ الجِهَادِ

 کَلِمَةُ حَقٍّ عِندَ سُلطَانٍ جَائِرٍ».[?] هان آگاه باشید، ترس از مردم مانع نشود

 شخص را از اینکه حق را بگوید آنگاه که آن راتشخیص می‌دهد. حق را

می‌داند، امّا می‌ترسد بگوید. از چه کسی می‌ترسد؟ از مردم؛ «مَهَابَةُ النَّاس».

 «مَهابت» یعنی ترس و بیم و وحشت. یعنی به جهت بیم از مردم حق را

 نمی‌گوید. بلافاصله حضرت می‌فرماید آگاه باشید که بافضیلت‌ترین جهاد گفتار

 حق است نزد حاکم ستمگر.

  ادامه مطلب...

نظر

قیام امام حسین ، تقابل حق وباطل

                      قیام امام حسین علیه السلام ، تقابل حق وباطل

یکی از نشانه های بسیار سترگ رسالتهای بزرگ، جداسازی "حق" از

"باطل" است، در همه نمودهای حق و همه نمودهای باطل. هنگامی که

 بنا بر زمینه ها و علتهایی حق پوشیده گشت، و اموری به نام "حق"

خود را عرضه داشت، و کسانی با بهره جویی از این نام پیش افتادند،

 همواره نیروی حق کنار می رود و جولان باطل می گسترد.

 و اگر حق از پایگاه عظیم و خورشیدی خویش فروافکنده شد،

 و باطل میدان دار گشت، برای زندگی و انسان چه ارزشی بر جای

خواهد ماند؟

  ادامه مطلب...

سخنرانی مقام معظم رهبری درجمع بسیجیان قم

             حق وباطل درکلام مقام معظم رهبری

آنچه که براى همه‌ى ما، براى همه‌ى بسیجیان عزیز، براى جوانها

در هر نقطه‌اىاز این عرصه‌ى عظیم که مشغول کار هستند، باید به

 عنوان شاخص مطرح باشد،

 عبارت است از این سه عنصر: بصیرت، اخلاص، عمل بهنگام و به

اندازه. این سه عنصر را همیشه با یکدیگر توأم کنید و در نظر داشته

 باشید.

 این عناصر سه‌گانه باید براى ما شاخص باشد؛ بصیرت، اخلاص،

 عمل بهنگام و به اندازه.


 
  ادامه مطلب...

                                             تقابل حق و باطل
حق و باطل از دو جهت با هم تقابل دارند.

یک جهت اینکه حق و باطل نقیض هم هستند و برای آن وجه سومی

نیست.

به این معنا که هر چیزی یاحق است یا باطل و حد وسطی برای آن

 نیست. آیه 32 سوره یونس بر نبود هیچ واسطه ای، میان حق و باطل

 تاکید می کند. بر این اساس نمی توان چیزی را به عنوان هم حق و

هم باطل معرفی کرد؛ زیرا هر چیزی یا باید حق باشد یا باطل؛ هر چند

که باطل گاه خود را در نمایی ازحق جلوه می دهد. (رعد آیه 17) آیات

بسیاری از جمله آیه 42 سوره بقره و 71 سوره آل عمران و آیه 8

سوره انفال بر قابل جمع نبودن حق و باطل تاکید دارد. به این معنا که

اگر چیزی حق نباشد به طور قطع باطل خواهد بود و اگر چیزی جلوه ای

از حق داشته باشد، به نحو قطع و یقین حق است، زیرا حق هیچ

باطلی را بر نمی تابد.

وجه دیگر تقابل حق و باطل آن است که حق و باطل هرگزنمی

توانند باهم جمع شوند

  ادامه مطلب...

 

ابزارهای شناخت حق از باطل

خداوند در آیه 24 سوره انبیاء بر لزوم شناخت حق از باطل تاکید می کند؛ زیرا انسان

 بی شناخت و تشخیص حق از باطل نمی تواند در مسیر کمالی گام بردارد و ممکن

است امری باطل، خود را حق جلوه دهد و اسباب گمراهی و شقاوت ابدی انسان را

فراهم آورد؛ زیرا اگر انسان به باطلی به عنوان حق گرایش یابد و در مسیر آن گام

بردارد، زمانی از نیرنگ و فریبی که خورده بیدار می شود که دیگر فرصت های عمر

 از دست رفته و مرگ، او را در آغوش کشیده است. از این رو فرمان می دهد تا

انسان ها حق را بشناسند و ابزارهای شناسایی آن را به دست آورند.


از مهم ترین ابزارهای شناخت حق از باطل می توان به

 دو امر درونی و بیرونی اشاره کرد.

امر درونی که در انسان ها قرارداده شده تا به عنوان ابزار و عامل

 شناختی عمل کند، همان فطرت پاک و سالم انسانی و فکر و

خردی است که خداوند به انسان ها ارزانی داشته است.


خرد سالم و فکر و فطرت پاک انسان به طور طبیعی گرایش به خیر و خوبی و کمال دارد و

 آن را به عنوان حق، شناسایی کرده و در پی آن می رود. خداوند در آیه 8 سوره روم با

 اشاره به قدرت اندیشه تبیین می کند که انسان ها از طریق این ابزار کارآمد می توانند

 حق را از باطل تشخیص دهند؛ زیرا انسان ها با تفکر در هستی و فلسفه آفرینش به

 سادگی می توانند دریابند که جهان آفرینش بر محور حقانیت آفریده شده است و

انسان ها باید در همین مسیر کمالی گام بردارند و از باطل گریزان باشند.

از آن جایی که برای بسیاری از مردم شبهات و حق نمایی باطل امکان تفکر درست

 و صحیح را می گیرد و انسان ها به سبب هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی،

بخش از فطرت سالم و پاک خویش را می آلایند، در این جاست که خداوند از طریق

 پیامبر بیرونی، به فریاد انسان ها می رسد و آنان را برای شناخت حق از باطل یاری

 می رساند. آیه 213 سوره بقره به نیاز بشر به وحی و دین الهی برای شناخت باطل

 و راه راست از گمراهی اشاره دارد و تبیین می کند که اگر خداوند دستگیر انسان را

 از طریق روحی و دین نبود بسیاری از مردم از تشخیص حق از باطل ناتوان می ماندند

 و در مسیر باطل گام بر می داشتند.

بسیاری از مردم با آن که از نظر عقلی رشد کرده اند ولی عوامل بسیار درونی و بیرونی

به ایشان اجازه نمی دهد تا به سادگی حق را از باطل تشخیص دهند و در دام شبهات

می افتند و باطل را حق گمان کرده و در مسیر آن گام برمی دارند.

از این رو نیازمند وحی و پیامبرانی هستند که راه حق را به

 ایشان نشان دهند و آنان را به مسیر اصلی هدایت

بخواند. (بقره آیه 213)

انسان با دست یابی به حق واقعی می تواند به ایمان واقعی (مائده آیات 83 تا 84) امید

 به آینده بهتر و برتر (همان) بهره گیری از امدادهای غیبی و استجابت دعا و نیایش از

سوی خداوند (رعد آیه 19) و بهره مندی از آموزه های قرآنی و هدایتگری آن به سوی

 کمال (مائده آیه 83) و بصیرت (رعد آیه 19) دست یابد.