از دیگر علل وعواملی که ستیزه با حق را سبب می شود و آدمی را از مسیر
طبیعی انسانیت یعنی حق جویی و حق طلبی دور می سازد، می توان به
استکبار شخص اشاره کرد.انسان های متکبر به سبب باور بیش از اندازه
خود به خود و ظرفیت های خویش در برابر خداوند هستی در عمل اجتماعی
گرفتار استکبار می شوند و با هرگونه مصادیق حق به ستیزه می پردازند. خداوند
در آیات 75 و 76 سوره یونس در بیان ستیزه جویی فرعون نسبت به حق، به
این عنصر به عنوان عاملی اشاره می کند.
در این آیات به خوبی نشان داده شده است که یکی ازعلل حق ستیزی را می توان
در جرم افراد پی گیری و ردگیری کرد. اصولا انسانهای مجرم می کوشند تا حق،
خودنمایی نکند تا بتوانند در کمال آرامش در پس ابری ضخیم و آمیخته از حق و
باطل، کارهای خویش را پیش برند. این گونه است که همواره از تحقیق و تفحص
نهادهای نظارتی فرار می کنند و امر به معروف ونهی از منکر را ناخوش دارند و
به ستیزه با هرگونه تفکر شفاف سازی میپردازند.
عامل دیگری که قرآن برای حق ستیزی و کتمان حق بیان می کند حسادت برخی از
افراد است. حسادت موجب می شود تا شخص به انکار حق بپردازد ویا حتی به
مبارزه با آن برخیزد. بسیار دیده شده است که دوستان و بستگان وآشنایان تنها به
سبب حسادت، از حق گویی پرهیز می کنند و حتی مطالب و مسایل را به گونه ای
دیگر جلوه می دهند. از این رو خداوند در آیه 109 بقره حسادت افراد نسبت به
دیگران را یکی از علل و عوامل حق ستیزی و کتمان حق و سانسورو خودسانسوری
معرفی و مطرح می کند.
آیه 43 سوره سبا عامل مهم دیگررا که موجب می شود افرادی به جنگ و ستیزه با
حق اقدام کنند، کفر می شمارد؛زیرا کفر به معنای پوشاندن حق است و افرادی که
کافر هستند، همواره دراندیشه آن هستند که حق آشکار نشود تا بتوانند کارهای خویش
را پیش برند.
دست یابی به متاع دنیوی (بقره آیات 174 تا 176) نفاق (توبه آیه 48)
شرک(انبیاء آیه 112) تعصب های اهل کتاب (بقره آیه 176) و حسادت
های آنان(بقره آیه 109) و تغییر در برخی از مواضع اهل حق
(بقره آیه 144) از دیگرعلل مصداقی و عوامل عینی است که قرآن
برای کتمان حق و حق ستیزی افراد بیان می کند.