سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حق وباطل تیغی دولبه

 

رهنمودی در تشخیص حق و باطل در فرمایش امام حسن  مجتبی علیه السلام

میلاد امام حسن علیه السلام مبارک باد


78-
سئل (ع) کم بین الحق و الباطل فقال علیه‏ السلام، اربع اصابع فما

رأیته بعینک فهو الحق، و ما تسمع باذنیک باطلا کثیرا. " 3 " یعنی،

از امام حسن مجتبی (ع) سؤال شد فاصله‏ ی بین حق و باطل چه اندازه

است؟فرمود چهار انگشت، آن چه را به چشمت به درستی دیدی

حق است

ولی تحقیقا بسیاری حرفهای را که به گوش می‏شنوی باطل است

حقا فرمایش امام مجتبی (ع) مطلب تربیتی و شایان اهمیت فوق‏ العاد

ه‏ای است که افرادیک اجتماعی باید به این مسئله تربیتی توجه کنند

بسیاری از اوقات شایعاتی در بین مردم می ‏افتد و سخنانی بگوش

می‏خورد که هیچ ریشه و اساسی ندارد و دروغ محض

است و ای بسا بسیاری از مردم همان شایعه را حق و درست می‏دانند

و گمراه می‏شوند

و اکثر افراد جوامع بشری گرفتار این مسئله واهی و دروغ ‏زنی‏های

شیطانی می‏شوند وحق‏ ها به لباس باطل و به عکس جلوه‏ گر می‏شوند

و چه بسا اهل حق وانسانهای با حقیقت بر اثر شایعه ‏هائی که فقط

به گوش می‏رسد شخصیتشان ضایع می‏شود

اینجاست که امام مجتبی (ع) به این خطر مهم توجه می‏دهد که اکثر

شنیدنی‏ ها باطل 

مردود است روایات دیگری هم فرمایش آن بزرگوار را تبیین می‏کند

در حدیث است، من عرف من اخیه وثیقة دین و سدادها طریق فلا

یسمعن فیه اقاویل الناس

  یعنی اگر شناختی به برادر دینی از نظر جنبه دینی و درستی راه

او داری هرگز به گفته ‏های مردم درباره او گوش و ترتیب اثر

مده، و فرمود

.. الباطل ان تقول سمعت و الحق ان تقول رأیت. " 2 "

یعنی، باطل و نادرست این است که بگویی شنیدم وحق آن است

که بگوئی دیدم یعنی هرچه را

بادوگوشت بشنوی باطل وهرچه راببینی حق است


و فرمود:ما رأته عیناک فهو الحق، و ما سمعته ادناک فاکثره باطل. 

یعنی آنچه هر دو چشمت ببیند حق است و هر چه دو گوشت بشنود

اکثرش باطل است

این چند حدیث بیانگر حدیث امام مجتبی (ع) بود


نظر

 

نیمه شعبان مبارک

 


 

حق و باطل دراندیشه  مهدویت  

با توجه به آیات و شواهد تاریخى گوناگون، تاریخ را چیزى جز انعکاس درگیرى پایدار

و بى‏امان حق و باطل نمى‌یابیم. رویارویى پیروان این دو از سپیده‌دم تاریخ تاکنون به

طور مداوم و در میدان‌هاى گوناگون حیات جریان داشته و پیروزى و شکست دست به

دست گردیده است. البته قدرت غیبى خداوند همیشه یاور حق‌پرستان و مؤمنان بوده است.

مقاطع بسیارى در روند تاریخ پیش آمده که حق و رهروان راهش در ضعف و فشار و

باطل و میدان‌دارانش در تاخت و تاز بود‌ه‌اند، اما سرانجام تاریخ طبق سنن الهى از آنِ حق

و حق‏طلبان است و حاکمیت خط انبیا بر تمامى قلوب و نفوس محقق خواهد شد. قرآن نوید

مى‌دهد که در مبارزه طولانى و پردامنه حق و باطل، سرانجام حق پیروز است و اضمحلال

و انهدام و فناى باطل حتمى است.

  ?وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا[i][1]

بگو حق آمد و باطل را نابود ساخت که باطل بى‏تردید لایق محو و نابودى

است.

قیام مهدى موعود آخرین حلقه از مجموعه حلقه‌هاى مبارزه حق و باطل است که از آغاز

جهان برپا بوده است. مهدى موعود، تحقق‌بخش ایده‌‌هاى همه انبیا و اولیا و مردان مبارز

راه حق است و به عبارتى، او حاصل تمامى مجاهدت‏‌ها و تلاش‏‌هاى پیامبران و ثمره قیام‏‌ها

و مبارزات حق‌طلبان به شمار مى‌رود.

 حق و باطل دراندیشه مهدویت

همیشه این پرسش ها درباره خلقت بشر مطرح بوده است که:

 آیا بشر حق‌جو، عدالت‌خواه و ارزش‌خواه است یا شرور، مفسد، خون‌ریز و ظالم؟

 آیا انسان‌ها که برخى‌شان پیرو حق و برخى‌شان پیرو باطلند، با هم در ستیزند؟

واگرچنین ستیزی وجود دارد نهایت کار بشر چه خواهد شد؟

این پرسش ها در بستر اندیشه مهدویّت به جوابهای روشنی می رسند!


نظر

 

حق گرایی و باطل گریزی در کلام امام موسی بن جعفر(ع)

شهادت امام کاظم تسلیت باد

 

حق و باطل در مقابل هم و ضد یکدیگرند. به حکم خرد و شریعت

باید به حق آراسته و از باطل پیراسته شد. باید حق گفت و به

حق عمل کردو از باطل دوری و آن را ترک کرد. برای حق گویی

و آراستگی به حق، باید حق را شناخت و از حد و مرزهای آن

آگاهی یافت  . باید باطل و ابعاد و مصادیق آن را شناخت و از آن

 رهایی یافت. امام موسی بن جعفر(ع) به یکی از شیعیان فرمودند:

 از خدا بترس و تقوا داشته باش و حق را بگو اگر چه در آن هلاک

تو باشد زیرا در حق گفتن نجات توست! تقوا داشته باش و باطل را

واگذار و رها کن اگر چه نجات تو در آن باشد؛ چون که هلاکت تو در

 آن است. براساس این حدیث امام کاظم(ع)، میان "تقوا" و "

حق گرایی" از یک طرف و "باطل گریزی" از طرف دیگر، پیوند و رابطه

 برقرار است. حق طلبی و باطل گریزی از مظاهر تقواست. از این رو

 مفهوم و مصادیق "حق" و "باطل" را باید از طریق وحی الهی و احکام

 شرعی فراگرفت. منشاء حق خداست و منبع اصلی شناخت حق

و باطل نیز قرآن، کتاب خدا و سنت پیامبر خدا و عترت و اهل بیت

رسول‌الله(ص) است. نجات حقیقی و نجات اخروی در حق گویی و حق

 طلبی است و هلاکت حقیقی نیز در باطل گویی و باطل گرایی است.

ادامه مطلب...

نظر

 

 عوامل سقوط حکومت ها : جلوگیری ازحق وگرایش به باطل  

امام على علیه السلام مى فرماید: حق در وصف کردن گسترده ترین

چیز است ولى ضیق ترین و تنگ ترین چیز در انصاف دادن به یکدیگر

 است  لذا حق مفهوم گسترده اى دارد. از حق الله گرفتن تا حق الناس

مى شود به راحتى درباره اش بحث کرد ولى در میدان عمل است که

 در تضاد با منافع شخصى ، خیلى از باطلها حق و خیلى از حقها باطل

 جلوه مى کند.

مشهور است امام على علیه السلام در مقابل خوارج که شعارشان

 لا حکم الا لله  بود فرمود: کلمه حقى است که اراده باطل از آن دارند:

کلمة حق یراد بها الباطل   اگر سرنوشت اقوام گذشته چه ماقبل تاریخ

 و چه بعد از آن بنگریم یکى از علل اصلى انقراض آنان همین نکته

 یعنى منع از حق و گرایش به باطل  است : ان الذین یحادون الله و

 رسوله کبتوا کبت الذین من قبلهم  

وقتى به آیات قرآن درباره اقوام پیامبران مراجعه مى کنیم ،

مى بینیم آنان از تبلیغ حق توسط انبیاى عظام جلوگیرى مى کردند

 و براى اینکه مانع آنان شوند، تهدید به اخراج مى کردند:

ادامه مطلب...

نظر

                        حق وباطل دراحادیث معصومین علیهم السلام

حدیث (1) پیامبر صلى الله علیه و آله:

یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّما هُوَ اللّه  وَ الشَّیطانُ وَ الحَقُّ وَ الباطِلُ وَالهُدى

 وَ الضَّلالَةُ وَ الرُّشدُ وَ الغَىُّ وَ العاجِلَةُ وَ الآجِلَةُ وَ العاقِبَةُ وَ الحَسَناتُ وَ

السَّیِّئاتُ فَما کانَ مِن حَسَناتٍ فَلِلّهِ وَ ما کانَ مِن سَیِّئاتٍ فَلِلشَّیطانِ

لَعَنَهُ اللّه ؛
 اى مردم! جز این نیست که خداست و شیطان، حق است و باطل، هدایت است

و ضلالت، رشد است و گمراهى، دنیاست و آخرت، خوبى هاست و بدى ها. هر چه

خوبى است از آنِ خداست و هر چه بدى است از آنِ شیطان ملعون است.

کافى، ج 2، ص 16، ح 2

حدیث (2) امام على علیه السلام :

اَلحَقُّ طَریقُ الجَنَّةِ وَ الباطِلُ طَریقُ النّارِ وَ عَلى کُلِّ طَریقٍ داعٍ؛
حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت کننده اى است.

نهج السعادة، ج 3، ص 29

حدیث (3) امام صادق علیه السلام :

اَبَى اللّه  اَنْ یُعَرِّفَ باطِلاً حَقّا اَبَى اللّه  اَنْ یَجْعَلَ الْحَقَّ فى قَلْبِ الْمُؤْمِنِ باطِلاً لا شَکَّ فیهِ وَ

اَبَى اللّه  اَنْ یَجْعَلَ الْباطِلَ فى قَلْبِ الْـکافِر الْمُخالِفِ حَقّـا لا شَکَّ فیهِ وَ لَوْ لَمْ یَجْعَلْ هذا هکَذا

ما عُرِفَ حَقٌّ مِنْ باطِلٍ؛

خداوند اِبا دارد از این که باطلى را حق معرفى نماید، خداوند اِبا دارد از این که حق را در دل مؤمن،

باطلى تردیدناپذیر جلوه دهد، خداوند اِبا دارد از این که باطل را در دل کافر حق ستیز به صورت حقى

تردیدناپذیر جلوه دهد، اگر چنین نمى کرد، حق از باطل شناخته نمى شد.

محاسن، ج 1، ص 277