حق وباطل تیغی دولبه

نظر

              حق گرایی در کلام امام حسن عسکری(ع)

 ولادت امام حسن عسگری

شناخت حق و گرایش به حق و عمل به حق , ارزش و فضیلت

بزرگی است که اهل بیت علیهم السلام در حد اعلی به آن آراسته

 بودند و پیروان خویش را به سوی آن فرا خوانده‌اند.شیعه اهل بیت

باید کوشش کند حق و شاخص‌های حق را بشناید و حق گرا شود

و همواره حق بگوید و حق بخواهد و در راه احیای حق و اجرای حق

 گام بردارد.مومن نیابد هیچ گاه از حق کوتاه بیاید یادر صحنه کارزار

حق و باطل بی‌طرف و خاموش باشد.

امام حسن عسکری علیه السلام درباره اثر رها کردن حق و نقش

 حق گرایی فرموده اند: ما ترک الحق عزیز الا ذل و لا اخذ به ذلیل

الا عز (بحار الانوار, ج 78 ص 374 * تحف العقول ص 489)

هیچ عزیزی حق را ترک و رها نکرد جز این که خوار شد و هیچ ذلیل

 و خواری بدان تمسک نجست جز آنکه عزت یافت.براساس این حدیث

 شریف , حق گرایی عامل عزت، و دوری از حق باعث ذلت است.

آری انسان تنها با بصیرت و تشخیص حق و حق گویی و عمل به

حق عزیز و سربلند و پایدار می‌گردد و با رها نمودن حق و بی‌تفاوتی

 در نبرد حق و باطل و خاموشی از بیان حق ذلیل و خوار می‌شود.

  ادامه مطلب...

نظر
عوامل و زمینه های حق ستیزی
باتوجه به مطالب پیش گفته دانسته شده که کتمان و سانسور
حق نوعی حق ستیزی است و به قول معروف دفاع بدکردن،
بدتر از دشنام و ستیزه کردن است. کسی که به عللی چون
حیا و شرم، حق را کتمان و سانسور می کند و از بیان آموزه
 های قرآنی در مراکز تبلیغی دین و منابر مخصوص و صفحات
ویژه آن باز می دارد، درحقیقت گرفتار حق ستیزی است هرچند
 که به بهانه حفظ حیا و شرم و ادب اجتماعی، این ستیزه و
کتمان و سانسور حق انجام پذیرد.

از دیگر علل وعواملی که ستیزه با حق را سبب می شود و آدمی را از مسیر

 طبیعی انسانیت یعنی حق جویی و حق طلبی دور می سازد، می توان به

استکبار شخص اشاره کرد.انسان های متکبر به سبب باور بیش از اندازه

 خود به خود و ظرفیت های خویش در برابر خداوند هستی در عمل اجتماعی

 گرفتار استکبار می شوند و با هرگونه مصادیق حق به ستیزه می پردازند. خداوند

 در آیات 75 و 76 سوره یونس در بیان ستیزه جویی فرعون نسبت به حق، به

 این عنصر به عنوان عاملی اشاره می کند.

  ادامه مطلب...

نظر

                    «حق و باطل و شناخت وظایف»

حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در جلسات درسهایی از قرآن

در تلویزیون درباره «حق و باطل و شناخت وظایف» سخن گفته

 است.

این واعظ مشهور همچنین در ادامه سخنانش درباره «سرچشمه

حق، سخن خدا و پیامبران و امامان معصوم (ع)»، «حقانیت علم

و عقل و بطلان ظنّ و گمان»، «شناخت حق و پیروی از حق»،

«شناخت باطل و دوری از یاری باطل» و... سخن گفته است.

به باطل تکیه نکنیم. حق را با لباس باطل نپوشانید.

«وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِل‏» (بقره/42)

گاهی حق است با باطل قاطی می‌کنند. یعنی باطل است، لباس

حق به آن می‌پوشانند. گل رنگ است، به اسم زعفران می‌فروشد.

 مغازه‌اش را یک طوری رنگ‌آمیزی می‌کند که مشتری که می‌آید آن

رنگ روی جنس اثر بگذارد، فکر کند این جنس، جنس درستی است.

حضرت امیر در بازار راه می‌رفت دید یک کسی یک جنس کنار بازار

می‌فروشد. دستش را زیر جنس کرد، گفت: ببین آمده‌ای در سایه

می‌فروشی که بدی جنست پیدا نباشد. برو جنست را در آفتاب

بفروش که مشتری‌ها بفه‌مند چه چیزی می‌فروشی. ما آدم‌هایی

 داریم کلاس یواشکی می‌گذارند. حتی ممکن است کلاس تفسیر

هم بگذارند. در را می‌بندند برای دانشجو‌ها یا برای دبیرستانی‌ها

 تحلیل سیاسی می‌کنند.


ادامه مطلب...

نظر

              حق وباطل درقیام حسینی 

ماه محرم

 

«وَ لَاتَلبِسُوا الحَقَّ بِالباطِلِ وَ تَکتُمُوا الحَقَّ وَ اَنتُم تَعلَمُونَ  .»
آنجا که حسین‏بن‏علی(علیهما‏السلام) فریاد بر می‏آورد: «أَ لَا تَرَوْنَ

 أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُنْتَهَى عَنْهُ لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی

 لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا الْحَیَاةَ وَ لَا الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ

 إِلَّا بَرَماً»، معلوم می‏شود که تعریف و تفسیر قیام عاشوراء باید بر

 مبنای درک صحیحی از تقابل میان حق و باطل انجام پذیرد؛ تقابلی

 که از منظر سیّدالشّهداء، زندگی در زیر سایه‏ی باطل را همچون

 ننگ و عار، و مرگ در راه حق را مایه‏ی سعادت و افتخار می‏گرداند.
بر این اساس، وی در این مقوله از سویی به دنبال تبیین معنا و

 مفهوم «حق» و راه‏های شناخت آن و تمییز حق از باطل بر آمده‏اند

 و از سوی دیگر، نکات و محورها و دستورالعمل‏هایی کاربردی برای

عمل به حق و درمان بیماری حق‏گریزی ارائه می‏فرمایند.
آن‏چه این بحث را جذّاب می‏کند و امتداد آن را به دنیای معاصر ما

 نیز می‏کشاند و پشتوانه‏ی عقلیِ «کُلُّ یَومٍ عَاشُوراء وَ کُلُّ أرضٍ کَربَلَاء»

 را فراهم می‏آورد، این است که در خلال مباحث حضرت استاد

روشن می‏گردد که نزاع و تقابل حق و باطل، اختصاص به واقعه‏ی کربلاء

 نداشته است؛ بلکه امری است که از آدم تا خاتم و از خاتم تا قیامت

 استمرار داشته و دارد و آن‏چه در انتهای این مقابله اتفاق می‏افتد،

پیروزی و غلبه‏ نهایی حق بر باطل است.
هم‏چنین باید دانست که در تقابل و درگیری حق و باطل، طرف سومی

 وجود ندارد؛ هر چه هست، یا حق است و یا باطل؛ بنابر این نمی‏توان

در این جنگ بی‏طرف بود یا هم طرف‏دار حق بود و هم باطل. لذا انسان

 در هر عصر و زمانی باید به دنبال شناخت جبهه‏ حق و پیروی از حق و

 نصرت حق در برابر جبهه‏ باطل باشد.

 


نظر

                                                   تعریف حق

الف. مفهوم لغوى  
حق، مصدر و به معناى  وجوب و ثبوت است و البته، معمولا به

 معناى وصفى یعنى واجب و ثابت‏به کار مى‏رود  . هنگامى که

مى‏گوییم: «حق الامر» یعنى آن امر واجب و ثابت‏شد و هنگامى

 که مى‏گوییم  : «حق لک و یحق لک و حق علیک ان تفعله‏»،

 یعنى انجام آن فعل بر تو واجب گردید(1)

طبرسى مى‏گوید: «الحق وقوع الشی‏ء فی موضعه الذی هو له،

فاذا اعتقد شی‏ء بضرورة  او حجة فهو حق; لانه وقع موقعه

 الذی هو له و عکسه الباطل‏» (2) ;حق عبارت است از  وقوع

 شیى‏ء در جایگاه خودش. هرگاه به سبب هدایت‏یا برهان،

 اعتقاد به چیزى پیدا شود،  حق است ;چرا که در جایگاه

 خود واقع شده و ضدآن، باطل است

 . مرحوم خواجه طوسى در ذیل کلامى از شیخ الرئیس

 درباره حق، مى‏فرماید: «الحق‏هیهنا اسم فاعل فی صیغة 

 المصدر کالعدل والمراد به ذو الحقیقة وهوبمعنى المصدر 

 یدل بالاشتراک على معان‏» (3) ; حق در این جا ما نند

عدل اسم فاعل در صیغه مصدر است و مقصود از آن،

 صاحب حقیقت است و به اشتراک (لفظى) بر چند معنى

دلالت دارد.

ادامه مطلب...